“آلکسی بایکوف” تصمیم داشت که مزه زندگی بدون خودش رو به دوست دخترش (“ایرنا کولکوف”) بچشونه و بهمین دلیل کاری رو انجام داد که هر آدم عاقل دیگه ای می کنه. آلکسی ، فیلمنامه نویس ، کارگردان ، بدلکار ، گریموری را استخدام کرد تا مرگ اون رو صحنه سازی کنند.
“ما در یک روز خاص قرار گذاشته بودیم. اما وقتی من رسیدم ، ماشین های تصادفی ، آمبولانس و دود دیدم. بعدش آلکسی رو غرق در خون و افتاده بر روی زمین مشاهده کردم. یه بهیار بهم گفت که آلکسی مرده و کم مونده بود اشکم سرازیر بشه.” این اظهارات ایرنا بود از صحنه حادثه !
اما بعدش بایکوف با صورت خون آلود بلند شد و زانو زد و درخواست ازدواج را مطرح کرد. اونقدر عصبی شده بودم که می خواستم بکشمش ، ولی این بار در واقعیت.
در نهایت اون دو ازدواج کردند و پیمان عقدشون رو بستند.
منبع : عروس ایرانی