متن آهنگ ای عشق از فرهام
تو ماهی و چشمون سیاهت، شب تارم
چه حس عجیبو دل فریبی به تو دارم
بین منو تو راز قشنگی است که عشق است
دل را تو نباشی به که باید بسپارم
دستم به تو و موی تو بند است نگریزی
میدانمو میدانی عزیزم که عزیزی
بی تو نفسم نیست بسم نیست که عالم
تو یک تنه جای همه عالم همه چیزی
ای عشق تو تصمیم بگیری، چه بگویم
دل را ببری تو به اسیری، چه بگویم
گیرم که دلم را نپذیری، چه بگویم
از این دل تنگم، دل تنگت چه بخواهد
ای وای دلم را تو نخواهی که بخواهد
ای وای دلم را نپذیری چه بگویم چه بگویم چه بگویم
من فکر توام فکر تو گر در تب و تابم
تو عشق تو شوقم تو شورم تو شرابم
بیدارم و در کار توام هر شب و هر شب
تا فکر تو اینجاست حرام است بخوابم که بخوابم
ای عشق، تو تصمیم بگیری، چه بگویم
دل را ببری تو به اسیری، چه بگویم
گیرم که دلم را نپذیری، چه بگویم
از این دل تنگم، دل تنگت چه بخواهد
ای وای دلم را تو نخواهی که بخواهد
ای وای دلم را نپذیری چه بگویم چه بگویم چه بگویم